مقام علمی فاطمهمحبت اولیاء الله نسبت به افراد، یک محبت ساده نیست، حتما از عواملی سرچشمه میگیرد که مهمترین آنها علم و ایمان و تقواست، علاقه فوقالعاده پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) به دخترش فاطمه زهرا، دلیلی است بر وجود این امتیازات بزرگ در این بانوی نمونه جهان. ۱ - مقام علمی فاطمه در روایاتوقتی پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) درباره ایشان میفرماید: «فاطمه برترین زنان جهان » یا «برترین زنان بهشت» است، این خود دلیل بر این است که فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) از نظر علمی نیز سرآمد همه زنان جهان بود. وانگهی آیا ممکن است فردی که به مقامات والای علم و دانش نرسیده؛ رضای او رضای خدا، و غضب او غضب پروردگار و پیغمبر باشد؟ علاوه بر همه اینها روایات مهمی در منابع معروف اسلامی وارد شده، که از مقام ارجمند علمی این بانوی بزرگ پرده بر میدارد مانند احادیث زیر: ۱.۱ - روایت اولابونعیم در حدیث از پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) نقل میکند که روزی رو به یارانش کرد و فرمود: «ما خیر للنساء؛ چه چیزی برای زنان از همه بهتر است؟» یاران ندانستند در جواب چه بگویند. علی (علیهالسّلام) به سوی فاطمه (علیهاالسّلام) آمد و این مطلب را به اطلاع او رسانید. بانوی اسلام گفت: «چرا نگفتی: «خیر لهن ان لا یرین الرجال و لا یرونهن؛ از همه بهتراین است که نه آنها مردان بیگانه را ببینند و نه مردان بیگانه آنها را» با آنها جلسات خصوصی نداشته باشند». علی (علیهالسّلام) بازگشت و این پاسخ را به پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) عرض کرد. پیامبر فرمود: «من علمک هذا؛ چه کسی این پاسخ را به تو آموخت؟» عرض کرد: فاطمه (علیهاالسّلام). فرمود: «انها بضعة منی؛ او پاره وجود من است». این حدیث نشان میدهد که امیرمؤمنان (علیهالسّلام) با آن مقام عظیمی که در علوم و دانش داشت که دوست و دشمن همه به آن معترفند و باب مدینه علم پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) بود گاهی از محضر همسرش فاطمه (علیهاالسّلام) استفاده علمی میکرد. این سخن پیغمبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) که بعد از بیان احاطه علمی فاطمه (علیهاالسّلام) میگوید: «او پارهای از وجود من است» بیانگر این واقعیت است که منظور از «بضعة» تنها پاره تن و جسم نیست، که بسیاری در تفسیر حدیث گفتهاند، بلکه فاطمه پارهای از روح پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) و علم و دانش و اخلاق و ایمان و فضیلت او نیز بود، و پرتوی از آن خورشید و شعلهای از آن مشکات محسوب میشد. ۱.۲ - روایت دومدر «مسند احمد» از ام سلمه یا طبق روایتی ام سلمی چنین آمده: وقتی فاطمه (علیهاالسّلام) به همان بیماری که به وفاتش منتهی گشت، بیمار شد من از او پرستاری میکردم، روزی حالتش را از همه روز بهتر دیدم، علی (علیهالسّلام) به دنبال کاری رفته بود، فاطمه (علیهاالسّلام) به من فرمود: آبی بیاور تا غسل کنم، آب آوردم و او غسل کرد، غسلی که بهتر از آن ندیده بودم. سپس فرمود: لباسهای تازهای برای من بیاور، لباسها را آوردم و به او دادم، و او پوشید. سپس فرمود: بسترم را در وسط اطاق بیفکن، من این کار را کردم، او دراز کشید و رو به قبله کرد، و دستش را زیر صورتش گذاشت، سپس فرمود: ای ام سلمه! من الان از دنیا میروم و به ملکوت اعلا میشتابم در حالی که پاک شدهام، کسی روی مرا نگشاید. این سخن گفت و چشم از جهان پوشید! این حدیث به خوبی نشان میدهد که فاطمه از لحظه مرگش آگاه و با خبر بوده، و بی آن که نشانههای آن در او باشد، آماده رحلت از این جهان گشت، و از آن جا که هیچ کس لحظه مرگ را جز به تعلیم الهی نمیداند این نشان میدهد که از سوی خدا به او الهام میشد. آری، روح او با عالم غیب مربوط بود، و فرشتگان آسمان با او سخن میگفتند. به علاوه مطابق روایات حتی او از مریم دختر عمران و مادر حضرت عیسی (علیهالسّلام) برتر بود، و همین امر کافی است، زیرا قرآن با صراحت میگوید: مریم با فرشتگان خدا سخن میگفت، آیات متعددی در این زمینه در سوره مریم و آل عمران وجود دارد. بنابراین فاطمه (علیهاالسّلام) دخت گرامی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) به طریق اولی باید بتواند با فرشتگان آسمان هم سخن شود. البته دلایل علمی و دانش گسترده و فوق العاده آن حضرت در روایات شیعه وضع دیگری دارد. ۲ - پانویس
۳ - منبعپایگاه اطلاع رسانی دفتر ایتاللهالعظمی مکارم شیرازی، برگرفته از مقاله «مقام علمی فاطمه»، تاریخ بازیابی ۹۵/۱/۲۵ |